[93/5/13] نظر() / برچسب ها:
از دیدگاه یادگار امام، ریشه اعتدال اخلاق است. همیشه بین افراط و تفریط خط اعتدال قرار دارد؛ بین خمودگی و شره خط عفت است و شجاعت بین تهور و ترس است. مرز بین افراط و تفریط هم اعتدال و زندگی اخلاقی است.
به گزارش جماران، حجت الاسلام والمسلمین سید حسن خمینی در دیدار با مدیر مسئول و اعضای شورای سردبیری روزنامه ایران، همچنین اعتدال را به دو نوع مثبت و منفی تقسیم میکند و معتقد است اعتدالی مثبت ارزیابی می شود که هم خود شخص معتدل باشد و هم در مقابل تندروی بایستد. اعتدال این نیست که اگر معتدلیم چشم بر هر افراطی گری ببندیم؛ بلکه اعتدال یعنی در اعتدال مان ثابت قدم باشیم و برای اینکه اعتدال در جامعه تحقق پیدا کند، تلاش کنیم. چه بسا انسانهایی شخصا معتدل باشند، اما وقتی در چارچوب ها و شاکله هایی قرار بگیرند، به جریانات بسیار افراطی هم مربوط و منتسب می شوند. آن چیزی که باید در جامعه در جهت محقق کردن آن تلاش کرد، رفتن به سوی اعتدال مثبت است. اینکه ما معتدل باشیم و هرکس هم سر جای خودش، کارش را انجام دهد صحیح نیست؛ اعتدال گرایان مثبت تلاش می کنند بقیه هم اعتدالگرا شوند و به اعتدال گرایش یابند؛ همانطور که عارفِ مثبت اینگونه است و در کناره حرکت نمی کند؛ بلکه در متن جامعه قرار می گیرد.
وی علاوه بر شاخص های ایدئولوژیک، بر دو شاخص رفتاری که همواره باید در حرکتهای اجتماعی مد نظر باشد تاکید دارد: « اولین بعد «جهت» است، حرکت باید دارای جهت صحیح باشد و دوم اینکه حرکت دارای «شیب» یا سرعت مناسب باشد. طبیعی است که به هیچ نقطه ای نمی رسیم که آرمانی باشد. آرمان ها باید باشند تا راه گم نشود؛ زیرا اگر آرمان دست یافتنی بود، آرمان نبود.»
سید حسن خمینی در راستای برقراری ارتباط میان اخلاق و اعتدال، فاسق اجتماعی را کسی میداند که از مسیر اعتدال اجتماعی خارج می شود. او بی ادبی دولتمردان را در ادامه مصداق عدم اعتدال و فسق می داند و می گوید: پیدایش فضاهایی که باعث میشود به دلیل هجوم بیگانه یا ضعف داخلی؛ ادب را فراموش کنیم به معنای آن است که یکی از مهم ترین عنصرهای فرهنگی ما مورد هجوم واقع شده است.
وی یکی از قلل رفیع زندگی امام بزرگوار را ادب به شمار می آورد: «در طول تاریخ زندگی امام خمینی، ما از ایشان حتی یک واژه غیرمودبانه نه شنیدهایم و نه دیگران نقل کردهاند. برای نمونه امام خطاب به رییس جمهور وقت آمریکا میگویند: «آقای» ریگان.»
یادگار امام در عین حال تاکید میکند که باید انقلابی باشیم؛ بر مواضعمان ثابتقدم و نسبت به هنجارها و ارزشهایمان حساسیت داشته باشیم؛ اما این به معنای آن نیست که برای دست یابی به این هدف دهنمان را بازکنیم و هر آنچه میخواهیم بگوییم و هر کاری که می خواهیم انجام دهیم.
*تدبیر* *و دوری از شعارزدگی*
سید حسن خمینی با اشاره به این که مقام معظم رهبری همواره به مسئله رفع محرومیت توجه ویژهای داشتهاند، اولین نکته قابل توجه در این مسیر را دوری از شعارزدگی و احساسات عنوان می کند: «سیاستهای اقتصادی نیز مانند هر امر عقلایی دیگری محتاج تدبیرند. باید با فکر، اندیشه، تدبیر و دوری از شعارزدگی که میتواند دربردارنده نیت سوء یا خیر باشد؛ در مسیر رفع محرومیت قدم گذاشت و در این مسیر هیچ چیز نباید هدف آرمانی ما را دچار روش های غیرعقلانی کند.»
*رابطه تدبیر و امید*
یادگار امام همچنین امید را یکی از نیروهای قدرتمند در وجود آدمی و هم طراز ناطق بودن و اراده مندی عنوان کرده و می گوید: پس از انتخابات ریاست جمهوری چشم اندازی برای امید در جامعه به وجود آمد.
او در ادامه هر فعل ارادی را شامل 4 مرحله تصور، تصدیق، شوق و اراده دانسته و اضافه میکند: «در هر کاری ابتدا باید موضوع را تصور کرد که در غیر این صورت حرکتی به وجود نخواهد آمد. در مرحله دوم انسان باید فایدهمندی آن کار را تصدیق کند، زیرا تنها فایده عقلایی است که در انسان ایجاد انگیزه میکند؛ در این مرحله باید شروط شیء، موانع و مقتضی را در نظر گرفت. وقتی این شرایط در نظر گرفته شد، شوق انجام کار در انسان ایجاد میشود که به تعبیر فلاسفه با منتهی شدن آن به «شوق مؤکد»، حرکت در انسان پدید میآید. اگر بخواهیم از تصدیق به شوق وارد شویم لازمه آن امید است؛ در حالی که اگر بخواهیم به نقاط ضعف توجه کنیم حرکتی هم رخ نمیدهد. همچنین وقتی که در اثر حرکت، شوق ایجاد شد، باز هم به امید نیاز داریم تا به مقصد برسیم. لذا مکانیسم تأثیر امید در مراحل دوم و سوم کار است. بنابراین تدبیر، مقدمه امید است و بعد از قبول تحقق پذیر بودن یک امر به امید خواهیم رسید. امید در امور عقلایی -اموری که عقلا آن را ممکن بدانند- به عرصه وارد میشود؛ در حالی که اگر ما به امور ممتنع الحصول و غیرعقلایی امید ببندیم، دچار خیال شدهایم.»
سید حسن خمینی خودباوری، مردم باوری و خداباوری را سه عامل پیدایش امید در حرکتهای اجتماعی میداند و تأکید دارد که امید باعث میشود تا تدبیری که پشت سر داریم ما را به حرکت وا دارد؛ در حالی که اگر تدبیر نباشد، امید صرفا یک توهم است که ما نمونههای فراوان آن را دیدهایم که توهم چه بلایی بر سر افراد میآورد.
*عقلانیت* و *اعتدال*
یادگار امام درباره اهمیت عقلانیت درکنار نیت خیر می گوید: اینکه کسی صرفا نیت خوب داشته باشد برای کارنامه اعمال انسان خوب است، اما اگر عقلانیت پشت آن نباشد مشخص نیست که الزاما نتیجه خوبی داشته باشد.
به اعتقاد سید حسن خمینی جامعه ایران پیش از انقلاب گمشدهای داشت و آن خرد، اندیشه، تدبیر و عقلانیت بود و انقلاب این چهار اصل را بنیان خود قرار داد. زیرا صرف اینکه کسی بگوید من محور عالم و «طاووس علیین شده» هستم، انرژی درونی را زیاد میکند، اما این انرژی کجا را می خواهد آباد کند؟ گاهی اوقات این انرژی مثل بمب محیط اطراف را از بین می برد. بنابراین باید به تدبیر و عقلانیت در کنار سایر عوامل توجه کرد.
حجت الاسلام والمسلمین سید حسن خمینی با تاکید بر ضرورت حفظ اعتدال در مسایل دینی همچنین میافزاید: خیلی اوقات ما نسبت به درنظر گرفتن یک ظاهر دینی برمیآشوبیم، اما وقتی کسی جلوی ما غیبت میکند حساس نمیشویم. وای به حال ما اگر خودمان غیبت کنیم، خودمان تهمت بزنیم و خودمان بد دیگران را بخواهیم! اگر کسی جلوی امام غیبت میکرد، ایشان از جا بلند میشد و میرفت یا او را نهی میکرد.
از آن سو، ظواهر دینی را هم نمیشد مقابل امام فراموش کرد. در عین حال، مهم این است که امام در بند ظواهر نماندند؛ گوهر دین از دست نرفت که به ظاهر بسنده کنیم. همین امام می فرماید که بیان احکام و نجات دین فدایی میخواهد؛ همین امام میگوید خون دلی که من از مقدسین خوردم، از هیچکس دیگری نخوردم. در همین فیضیه، ظرف پسر امام را آب کشیدند. قدم به قدم زندگی امام اگر چه آمیخته به تقیدات کامل و بدون تسامح به احکام دینی است اما در رفتار ایشان با کسانی که احیانا در نکاتی تقیدات لازم را ندارند، برخوردی کاملا انسانی، تربیتی بود؛ نه اینکه به صرف یک لغزش کسی را از دایره دین داران خارج کنند و با تهمتهای ناروا او را برانند.
سید حسن خمینی همچنین با اشاره به حرکت گروههای تکفیری در عراق میگوید: تحجرستیزی ریشه انقلاب اسلامی است و جریان دین دار حاضر در انقلاب ما هرگز به آبشخور تحجر متصل نبوده است؛ برعکس، متحجران از همراهی با انقلاب بازماندند و بعدها سوار قطار آن شدند. بسیاری تصور می کردند که تعبد به معنی تخته کردن در عقل است؛ همچنانکه گروهی بر این باور بودند که تعقل به معنی چشم بستن بر هر نوع تفکر دینی است. این در حالی است که پیام انقلاب ما و امام به دنیا، بازآوردن دین به عرصه جامعه به منظور بهبود آن و رسیدن به فردایی بهتر برای اجتماع است.
یادگار امام یادآور میشود که «انقلاب امام، انقلاب روزگار ما در حوزه دین، و به معنای آشتی عقلانیت و تعبد است. این در حالی است که آنچه امروز در کشورهای اطراف مشاهده می کنیم، حماقت است، نه تحجر و تحجر پیش آن پادشاه است.»
*دولت تدبیر و امید*
فراز پایانی سخنان حجت الاسلام و المسلمین سید حسن خمینی در این دیدار سرشار از امید به آینده انقلاب اسلامی است:
«انقلاب اسلامی در اثر امید پررنگ به یک آینده بهتر و با تدبیر امام شکل گرفت؛ تدبیری که در عقلانیت سیاسی-تاریخی مردم ایران و روحانیت شیعه و عقلانیتی که در آموزههای دینی و سیره خاندان گرامی پیامبر ریشه داشت. بنابر این شعار تدبیر و امید را به عنوان یکی از اصلیترین شعارهای انقلاب گرامی میداریم و برای اعضای دولت که کار را با این شعار به دست گرفتند، آرزوی موفقیت داریم. خدا را شکر میکنیم که امسال امید به آینده بسیار بیشتر از گذشته است؛ تلاش دولت را ارج مینهیم و امیدواریم آقای روحانی و اعضای دولت فرصت پیش رو را مغتنم شمرده به موفقیت بیشتر تبدیل کنند و تلاش خود را برای حل بیشتر مشکلات به جا مانده در کشور مصروف کنند و انشاءالله روزهای بهتری برای کشور در پیش داشته باشیم.»
وی همچنین با اشاره به اوضاع عمومی جهان اسلام از همگان خواست تا با توجه به حساسیت منطقه اندکی از اختلافات بکاهند و با کمک به دولت باعث سرافرازی بیشتر برای ایران و مسلمانان در جهان شوند.