«امیدوارم آقای هاشمی بتواند این اتهام را علیه خودش که در تاریخ کشور و تاریخ زندگی او خواهد ماند برطرف کند...»

در خصوص انتخاب تیتر «پشتش گرمه؟!» توسط روزنامه وطن امروز (سه شنبه 28/11/93) دو احتمال مطرح می کنم:

احتمال اول اینکه این روزنامه هیچ اشاره ای به گرم بودن مهدی هاشمی به آقای هاشمی نداشته و در این سال ها هیچ تهمتی از سوی جبهه خاص، مبنی بر این مطلب مطرح نشده باشد.

احتمال دوم هم خلاف احتمال اول است که در اینصورت چند خطی عرض می کنم:

فرض می کنیم روزنامه وطن امروز نیت خیر داشته و با دلسوزی این مواضع را اتخاذ می کند و هیچ نیت سوئی برای ضربه زدن به نظام ندارد. در این صورت هیچ نشانه ای از تعقل در آن یافت نمی شود!

ظاهرا عده ای از افراد با افکار خاص، دوست دارند خاندان هاشمی را ریشه تمامی فسادهای کشور معرفی کنند. با این نگاه، قاعدتا شخص آقای هاشمی و تک تک اعضای خانواده اش مستحق اعدام هستند و اگر ذره ای از این مجازات کاسته شود یقینا در پشت پرده تبانی صورت گرفته است!! در واقع چون فائزه و مهدی هاشمی و حتی خود آقای هاشمی هنوز زنده هستند زد و بندی اتفاق افتاده...

و اما نتیجه این نگاه چه خواهد بود؟ سوالی که از دید من پاسخ تلخی دارد.

همه آقای هاشمی را می شناسیم؛ یار دیرین انقلاب، امام، رهبری و دارای سوابق بسیار درخشان و دارای مسئولیت های حساس در ادوار مختلف. گذشته را کنار می گذارم و حال را می نگرم. بعد از لجن پراکنی های برخی جریانات سیاسی علیه آقای هاشمی در سال های اخیر، شاهد بودیم ایشان در جایگاه ریاست مجمع تشخیص قرار گرفت. در همین سال ها پای دختر و پسر ایشان به دادگاه باز شد و اتهام زنی های جریان مذکور شدت گرفت.

بنا بر توهمات یا شیطنت های جریان مذکور، فرض می کنیم دختر و پسر آقای هاشمی به دلیل حمایت ایشان، مطابق جرمشان مجازات نشده اند. در این صورت باید دید حالات افراد و ارگان های مختلف نسبت به این داستان چگونه بوده است:

1ـ قوه قضاییه:

قویه قضاییه این کشور، منفعل و ضعیف بوده و تنها در برابر ضعفا قدرت اعمال قانون دارد. قوه قضاییه از خود اراده ای نداشته و تابع مافیا و صاحبان قدرت می باشد. اکنون، حال و روز کشوری که مبتلی به این قوه قضاییه شده را تصور کنید!

2ـ رهبری:

1ـ2. در حالی که نوچه های جریان خاص از فساد آقای هاشمی مطلعند و در بوق و کرنا هم می کنند رهبری از فساد آقای هاشمی بی اطلاع است! (توهم در حد لیگ دسته یک!)

2ـ2. رهبری از فساد آقای هاشمی مطلع است و با ایشان همراه است و به همین آقای هاشمی را در قدرت نگاه داشته!!!!!!!!!! (توهم در حد تیم ملی!)

3ـ2. رهبری از فساد آقای هاشمی مطلع است ولی به دلیل ضعف، توان مقابله با او را ندارد!!!!!!!!!! (توهم در حد لالیگا!)

4ـ2. رهبری از فساد آقای هاشمی مطلع است و عزم مقابله هم دارد ولی به دلیل مصلحت مهمی ایشان را در قدرت نگاه داشته و مخالف برخورد شدید با فرزندانی وی است. با وجود سپاه پاسداران، بسیج، ارتش، نیروی انتظامی و سازمان های امنیتی، آقای هاشمی آنقدر قدرتمند است که هیچ کس حریفش نمی شود و کار کشور را یکسره می کند و حذف آقای هاشمی از عزل آقای منتظری هم خطرناک تر است... و از این قبیل توهمات. (توهم در حد المپیک!)

و اما احتمال دیگری که به واقعیت نزدیک تر است این است که بگوییم اگر چه به قوه قضاییه انتقاداتی وارد است ولی در پرونده هایی از این دست مشغول انجام وظایفش است. این که بگوییم مجازات فائزه هاشمی همان زندانی بود که رفت، حتی اگر به مذاق برخی خوش نیاید و توقع اعدام داشته باشند. و این که بگوییم پرونده مهدی هاشمی روند عادی خود را طی می کند و بعد از اثبات جرم، مجازات متناسب با آن اجرا خواهد شد حتی اگر اعدام نباشد و حتی اگر به مذاق اخوان خاص خوش نیاید! و اینکه بگوییم چون فائزه و مهدی پایشان به دادگاه باز شد پس قوه قضاییه مستقل است.

و این که بگوییم آقای هاشمی یار دیرین انقلاب و رهبری است و رهبری با اطلاع و اعتماد کامل ایشان را در کنار خود نگاه داشته اند و دست و پا زدن های افراد مغرض یا نادان به جایی نمی رسد.