بسم الله الرحمن الرحیم

«آقاى هاشمى را همه میشناسند. من شناختم از ایشان مربوط به بعد از انقلاب و مسئولیتهاى بعد از انقلاب نیست؛ من از سال 1336 - یعنى 52 سال قبل - ایشان را از نزدیک میشناسم. آقاى هاشمى از اصلى ترین افراد نهضت در دوران مبارزات بود؛ از مبارزین جدى و پیگیرِ قبل از انقلاب بود؛ بعد از پیروزى انقلاب از مؤثرترین شخصیتهاى جمهورى اسلامى در کنار امام بود؛ بعد از رحلت امام هم در کنار رهبرى تا امروز. این مرد بارها تا مرز شهادت پیش رفته. قبل از انقلاب اموال خودش را صرف انقلاب میکرد و به مبارزین میداد. اینها را جوانها خوب است بدانند. بعد از انقلاب ایشان مسئولیتهاى زیادى داشت: هشت سال رئیس جمهور بود؛ قبلش رئیس مجلس بود؛ بعد مسئولیتهاى دیگرى داشت. در طول این مدت هیچ موردى را سراغ نداریم که ایشان براى خودش از انقلاب یک اندوخته اى درست کرده باشد. اینها یک حقایقى است؛ اینها را باید دانست. در حساسترین مقاطع ایشان در خدمت انقلاب و نظام بوده.

 من البته در موارد متعددى با آقاى هاشمى اختلاف نظر داریم، که طبیعى هم هست؛ ولى مردم نباید دچار توهم بشوند، چیز دیگرى فکر کنند. البته بین ایشان و بین آقاى رئیس جمهور از همان انتخاب سال 84 تا امروز اختلاف نظر بود، الان هم هست؛ هم در زمینه ى مسائل خارجى اختلاف نظر دارند، هم در زمینه ى نحوه ى اجراى عدالت اجتماعى اختلاف نظر دارند، هم در برخى مسائل فرهنگى اختلاف نظر دارند؛ و نظر آقاى رئیس جمهور به نظر بنده نزدیکتر است.» 29/3/1388

 http://www.leader.ir/langs/fa/index.php?p=bayanat&id=   5613

پنج سال پیش رهبری در نماز جمعه تهران از برخی مسئولین اسم بردند. همه ما مطلعیم که کشور در چه وضعی بود و این صحبت ها مربوط به چه اتفاقاتی است. داستان کشدار است و بنده برای منظور خاصی به این جملات اشاره می کنم. عده ای که در مبارزات قبل از انقلاب و در جنگ سابقه روشنی ندارند علم حمایت از احمدی نژاد برداشته و وی را تا منتخب امام زمان بودن هم بالا بردند. احمدی نژاد آمد و رفت و خاطرات تلخ بسیاری بجا گذاشت. ولی امروز در کمال تعجب شاهدیم همان طیف مجددا احمدی نژاد را در هیبت یک منجی معرفی می کنند! و از دلایل این امر، نزدیک بودن نظرات ایشان و رهبری عنوان می شود. جای تعجب است از یک سخنرانی فقط قسمت کوتاهی از آن برش خورده و مابقی مهجور بماند. تعاریف بسیار محکمی که رهبری از آقای هاشمی کردند نادیده گرفته شد و هر تهمتی را نثار " اصلى ترین افراد نهضت در دوران مبارزات" کردند. کسی که "بعد از رحلت امام هم در کنار رهبرى تا امروز" بوده را فتنه گر نامیدند و شهادت رهبری به سلامت اقتصادی او را منکر شدند گویی نشنیدند"در طول این مدت هیچ موردى را سراغ نداریم که ایشان براى خودش از انقلاب یک اندوخته اى درست کرده باشد"... حرف بسیار است ولی جالب اینجاست که امروز می گویند میزان حال فعلی افراد است! اما هیچوقت نمی گویند اتهاماتشان به آقای هاشمی به قبل از سخنرانی رهبری نیز باز می گردد و بعد از آن سخنرانی نه توبه ای شنیدیم نه حلالیت طلبیدنی از اقای هاشمی... و جالب تر اینجاست که برای احمدی نژاد حال فعلی ملاک نیست و عشق و حال خودشان ملاک است. چون دوست دارند احمدی نژاد خوب باشد پس خوب است...

آقای احمدی نژاد روزی مدالی از رهبری دریافت کرد، یعنی "نزدیک بودن نظرات". ولی اینکه آیا این افتخار بر سینه اش ماند یا خیر باید کمی تأمل کرد. با توجه به نظرات برخی حامیان وی در خصوص "نزدیک بودن نظرات" می توانیم بگوییم:

خانه نشینی وی به علت نزدیک بودن نظرات اتفاق افتاد

مقاومت وی در مقابل دستورات رهبری در عزل و نصب افراد به دلیل نزدیک بودن نظرات اتفاق افتاد

به نظر رهبری، ما با مردم اسرائیل دوست هستیم!

به نظر رهبری دوران اسلام گذشته و نوبت مکتب ایرانیست!!

به نظر رهبری باید در نیویورک به آمریکا التماس کرد و دم از رابطه زد

به نظر رهبری باید هشت سال امور زیربنایی را نادیده گرفت و مثلا در حوزه کشاورزی در شرایطی که کشور به سمت خشکسالی می رود نه تنها هیچ اقدامی برای مدیریت آب نکرد بلکه با حفر بی رویه چاه های عمیق فاتحه سفره های آب زیرزمینی را خواند و برای تحقق عدالت، به مردم پول نقد دارد چرا که کشاورزانی که بدبخت شدند و دارند بدبخت می شوند احتمالا فتنه گرند!

به نظر رهبری وقتی به مردم 45هزار تومان یارانه نقدی می دهیم و این وضع کشور می شود، باید مردم را بیشتر خوار کرد و گفت می خواهم 200هزار تومان یارانه بدهم و باید گفت تا می خواهم یک پولی در جیب شما بگذارم عده ای صدایشان در می آید. به نظر رهبری باید یارانه 5 برابر می شد تا قیمت تخم مرغ به کیلویی سی هزار تومان هم برسد برای حمایت از مرغداران و تحقق عدالت اجتماعی!

به نظر رهبری باید هشت سال پارس جنوبی خاک بخورد تا علاوه بر محروم شدن از سرمایه هنگفت صادرات، تمام تأسیسات آن فرسوده شود و در دولت بعد هم قابل استفاده نباشد و تمام این خسارات را نادیده گرفت و تمام کارگرانی که از شغل محروم می شوند و تمام پولی که ثمره آن را همه مردم می دیدند را نادیده گرفت چون فتنه گرند و در عوض برای برخی مردم مسکن ساخت.

و به نظر رهبری باید بلایی سر اقتصاد آورد که طبقه متوسط فقیر شوند و  فقرا در حد احتیاج به نان شب خوار شوند ولی میلیونرها میلیاردر شوند و سرمایه سرمایه داران چند برابر شود و گور پدر سایر مردم چون دارند 45هزار تومان یارانه می گیرند و عدالت اجتماعی محقق شده و به نظر رهبری باید قیمت مسکن چند برابر شود تا همان عده که امید خانه دار شدن داشتند کلا ناامید شوند و اینقدر به مال دنیا فکر نکنند تا عدالت اجتماعی محقق شود و به نظر رهبری باید تابوت های مرگ تولید داخل (خودرو) آنقدر گران شوند که مردم سوار خر شوند تا جانشان در امان باشد و عدالت اجتماعی محقق شود.

به نظر رهبری زمان خاتمی که شکر گران شد زمان خوبی نبود و به نظر رهبری زمان احمدی نژاد که درآمدها در حد افغانستان شد و قیمت ها در حد اروپا و هر جنسی در هر روزی قیمتی بالاتر از دیروز داشت زمان خوبی بود و عدالت اجتماعی محقق شد.

به نظر رهبری باید آنقدر بی انضباطی مالی در کشور باشد که مردم فقیر بیچاره بروند میلیارد میلیارد وام بگیرند و به زخم زندگی بزنند و فتنه گران با مسکن مهر و یارانه نقدی بسازند تا چشمشان را باز کنند که به چه کسی رأی می دهند تا عدالت اجتماعی محقق شود. به نظر رهبری باید در مقابل تمامی این اتفاقات لال شد و انرژی را در زبان ذخیره کرد و زبان را در دولت بعد از احمدی نژاد دراز کرد چون نیامده مشخص است با عدالت اجتماعی میانه ای ندارد!

در واقع به نظر هما (هواداران م.ا.نژاد) عدالت اجتماعی در حرف محقق می شود و اگر کسی در برهه ای از زمان نظرش، آن هم فقط در نظر نه در عمل به رهبری نزدیک باشد سزاوار ریاست جمهوری ست و اینکه در عمل چه خاکی بر سر کشور می شود مهم نیست چون هما، فقط حرافی و وراجی را دوست دارد.

به نظر بنده دوستان هنوز در تمایلات خودشان گیر کرده اند و هنوز فرق نظر و عمل را نمی دانند... به نظر هما بصیرت لق لقه ی زبان است و فقط به درد جیب می خورد!