[93/12/27] نظر() / برچسب ها:
روزگاری که با جیب پر می توانست بنشیند درس بخواند، تفریح کند و از جوانی اش لذت ببرد به مبارزه با شاه سپری شد؛ آقای هاشمی را می گویم. جوانی را با شکنجه و زندان طی کرد در حالی که شاید با امضاء چند بیانیه هم می شد کشور را از دست رژیم پهلوی نجات داد! حتی کار علمی اش را هم در زندان انجام داد و تفسیر قرآن نوشت. انقلاب که شد تازه اول کار بود و فتنه ها را یکی پشت سر دیگری طی کرد؛ از منافقین گرفته تا جنگ تحمیلی و هزار و یک پستی و بلندی دیگر که باید آنها را جستجو کرد و خواند چون دیگر از تریبونی بیان نمی شوند. شاید بخاطر اینکه به مذاق عده ای خوش نمی آید.
جنگ که تمام شد «کشورى که قبل از ویرانیهاى جنگ هم، حقیقتاً هیچ میراث زیربنایىِ قابل توجّه و قابل قبولى از رژیم گذشته - که استقلال این ملت را نشان دهد - نداشت [و] بسیارى از آنچه را هم که بود و در طول سالهاى متمادى به دست آمده بود... [را از دست داده بود]. بعد از جنگ، ساختن و راه انداختن کشور، راه انداختن مردم و مشتعل کردن احساسِ کار و تلاش و ابتکار و نوسازى و بازسازى، همّتِ بلند و کار پرمرارتى را مى‌طلبید، که ...[آقای هاشمی] این وظیفه را بر عهده گرفت و با موفّقیت انجام داد.» «نمى‌خواهم بگویم که همه‌ى آرزوهاى ما برآورده شده است. از قبیل مسائل مربوط به عدالت اجتماعى و مسائل مربوط به قشرهاى گوناگون، کارهاى زیادى وجود دارد که بایستى به مرور انجام گیرد و ان‌شاءاللَّه دولتهاى بعدى آنها را انجام خواهند داد؛ ولى آنچه که بر عهده‌ى این دولت بود و در طول هشت سال در زمینه‌ى بازسازى مى‌توانست انجام بگیرد، بحمداللَّه به بهترین وجهى انجام گرفت... بخش قابل توجّهى از این [موفقیت]، به خصوصیّات شخصِ آقاى هاشمى برمى‌گردد؛ یعنى واقعاً برخى از خصوصیات در ایشان هست که تأثیر تام و تمامى در این موفّقیتها داشته؛ از قبیل برخوردارى ایشان از روحیه‌ى کار - پرکارى - روحیه‌ى ابتکار و نوآورى و ورود در میدانهاى جدید و ناپیموده، همّت بلند در امر سازندگى و نترسیدن از طرحهاى بزرگ و اقدام کردن شجاعانه در مورد کارهاى بزرگ، شیوه‌ى مدیریّت باز که در ایشان وجود داشت و این به همکاران ایشان امکان مى‌داد که ابتکار و تلاش خودشان را به کار بیندازند و از آن استفاده کنند.»
دوران ریاست جمهوری آقای هاشمی گذشت و آقای خاتمی با کسب اکثریت آراء رئیس جمهور ایران شد. با این موفقیت، جریان سیاسی به نام "اصلاح طلبان" در آن مقطع تاریخی که کشور از لحاظ بازسازی در شرایط نسبتا مطلوبی قرار گرفته بود و بعد از دولتی که تلاش حداکثری اش پیشرفت اقتصادی کشور و اهتمامش بیشتر به امور زیربنایی بود، تلاش به باز کردن فضای سیاسی کشور نمودند. در این شرایط، اصلاح طلبان با تخریب آقای هاشمی اشتباهی تاریخی مرتکب شدند و متأسفانه تهمت های بسیاری در آن زمان مطرح شد تا داستان همیشگی زندگی آقای هاشمی تکرار شود. تا جایی که برای حذف ایشان (بنا بر آنچه از محمود احمدی نژاد نقل شده) کار به تقلب در انتخابت هم کشیده شد. اشتباهات اصلاح طلبان چیزی نیست که قابل انکار باشد و می توان گفت همین روند باعث شد در سال 84 جایگاه ریاست جمهوری نصیب کسی شود که آشنایی بسیار کمی با این جایگاه داشت. او که تمام تاریخ انقلاب را متهم می کرد شاید نمی دانست «کار اداره‌ى یک کشور و به سامان رساندن مسائل یک کشور و آرزوهاى بزرگ، کارى نیست که در کوتاه مدّت انجام گیرد» و با کوتاهی در بخش های حساس و اقدامات شتابزده در بخش های غیر اولویت دار، هشت سال سیاه در حافظه تاریخ ثبت کرد و کشور را به عقب راند. اما آنچه در دوران وی خیلی جالب بود مطرح کردن تقابل میان جبهه خود و آقای هاشمی بود تا با تخریب آقای هاشمی، نردبانی برای ترقی بسازد و به قدرت برسد. دوران تلخ هشت ساله نیز سپری شد و انتخابات ریاست جمهوری سال 92 فرا رسید. زمانی که ناامیدی در چهره بسیاری از مردم، فعالان اقتصادی و سیاسیون موج می زد ناگهان زمزمه ای مطرح شد که هاشمی می آید... و در نهایت شخصی بر مسند ریاست جمهوری تکیه زده که مورد تأیید اوست.
مسیر آقای هاشمی از همان مبارزات انقلابی اش روشن بود و مستقیم. به همین خاطر گروه ها و اشخاصی که به چپ و راست مایل می شدند او را در مسیر خود نمی دیدند و دشمن می پنداشتند.
در هر مقطعی، دشمنان بسیار داشته که نشان از سلامت افکارش دارد.
دوستانش با تأیید او بالا می روند و دشمنانش با تخریب او، ولی
نام نکوی اوست که به عنوان یار امام و رهبری و سرباز انقلاب در تاریخ جاوادانه خواهد شد
