[93/6/4] نظر() / برچسب ها:
1- یادم میآید وقتی خبر آغاز فروپاشی اقتصاد آمریکا(!) را در تلویزیون پخش میکردند تابلویی را در این کشور نشان دادند. در آن تابلو رقمی نقش بسته و دائم در حال افزایش بود که گفته شد میزان بدهیهای این کشور است. شاید منظور صدا و سیما واقعا نمایش بدبختی و بیچارگی و فقر(!) آمریکاییها بود ولی جای سؤال بود که چرا حساب و کتاب مالی در کشوری اینقدر دقیق انجام میشود و چرا تصویر آن در اختیار تمام مردم جهان قرار میگیرد. و چگونه است که آمریکاییها حق دارند بدانند اوضاع اقتصادیشان چگونه است...
2- خبر دیگری که برایم جذاب بود، خبر محکومیت نخست وزیر اسبق ایتالیا به یکسال خدمت در آسایشگاه سالمندان بود به جرم برخی تخلفات. (منبع خبر رو دقیقا به یاد ندارم که تلویزیون بود یا خیر و صحبت خبر رو هم دقیقا اطلاع ندارم)
3- در حال مطالعه مصاحبهای از آقای "کاظم پالیزدار، مسئول دبیرخانه ستاد هماهنگی مبارزه با مفاسد اقتصادی" بودم که در خصوص شایعه رانت 650میلیون یورویی دولت یازدهم و... انجام شده بود. بعد از هیاهوهای سایتهای مختلف خبری از سوی مسئولین و غیر مسئولین، جالب است که ایشان این مسأله را خدمتی از سوی دولت معرفی کردهاند که منفعت آن عاید مردم شده است و جالبتر اینکه تمام اعداد و ارقامی که قبلا شنیده بودم در این مصاحبه رنگ دیگری به خود گرفتهاند.
انقلاب مردم ایران در سال 1357 اتفاق افتاد و الان در سال 93 هستیم؛ یعنی 36 سال عملکرد اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و... . چند سالی هست که به برکت ورود صدا و سیما به عرصههای مختلف خبری، ایجاد پایگاههای اینترنتی و تشکیل شبکههای اجتماعی مجازی اخبار ریز و درشت در دسترس همه مردم قرار گرفته است. با دریافت این اخبار از سوی مسئولین و مردم، قضاوتهای مختلفی راجع به عملکرد مسئولین در این 36 سال شاهد هستیم که این قضاوتها شاید منشأ شکلگیری برخی جریانات مردمی باشند. این مسأله شاید چیز بدی نبوده و آثار خوبی را هم منجر شود (مثل افزایش مشارکت در انتخابات)، ولی آیا برای قضاوت عملکرد تاریخ انقلاب و مسئولین کافیست؟
به نظر نمیرسد واگذار کردن برخی تصمیمات به عموم مردم، آن هم مردمی که اطلاعاتشان را از رسانههایی میگیرند که هرکدام تحت تأثیر یک جریان سیاسیت صحیح باشد. در این شرایط است که یک نماینده محترم مجلس در خصوص دادگاه مهدی هاشمی اظهار میکند: «ما نباید فراموش کنیم که دادگاه پرونده هایی از این دست در افکار عمومی برگزار شده است و افکار عمومی به آن رای داده است».
با توجه به اخبار رسمی تلویزیون و خبرگزاریها، به نظر میآید در کشورهای غربی مردم از کانال رسمی در جریان مسائل مهم ملی قرار میگیرند و به نظر میرسد مجرمین اقتصادی در آن کشورها مجازات میشوند. به نظر میرسد در کشور ما شفافیت وجود ندارد و تکلیف بسیاری از مسائل برای مردم روشن نیست لذا هر مسألهای قابلیت این را دارد که تبدیل به ابزاری برای تحت فشار قراردادن جریان مخالف شود. به نظر میرسد قرار نیست همه مجرمین در این کشور مجازات شوند و احتمالا با برخی از آنها به هر دلیل (سیاسی و ...) مماشات میشود.
ـ تا زمانی که متولی ارزیابی مسائل مهم ملی نظیر اقتصاد مشخص نباشد؛
ـ تا زمانی که تصمیم نگیریم مانند کشور از خدا بیخبری چون آمریکا با مردممان صادق و شفاف باشیم (در صورت صحت رقم بدهی اعلام شده)
ـ تا زمانی که جریانات سیاسی حاضر باشند برای پیروزی بر جریان مخالف برخی حقایق را کتمان کنند، و خدای ناکرده مسائل را وارونه جلوه دهند یا صداقت نداشته باشند؛
تا زمانی که تکلیف قوه قضاییه و نهادهای نظارتی و جایگاهشان برای نمایندگان مجلس و فعالان سیاسی مشخص نباشد؛
تا زمانی که روشن نشود آیا عملکرد دولت در فلان قضیه اقتصادی رانت بوده است یا خدمت
تا زمانی که روشن نشود آیا از نظر دستگاه قضایی فلان آقازاده دزد است یا خیر و اگر هست و تمام شایعات صحیح است پس قوه قضاییه کجای ماجرا قرار دارد
تا زمانی که روشن نشود آیا عملکرد اقتصادی فلان دولت در هشت سال تصدیاش، باعث پسرفت کشور شده بود یا خیر و اگر نشده بود چرا هرکس حق دارد اتهام بزند و اگر شده بود چرا نهادهای قضایی و نظارتی عکسالعملی نشان نمیدهند...
هر روز باید شاهد جبههگیریها، اتهامزنیها، افشاگریهای حزبی و در نهایت شاهد زوال اخلاق در جامعه و بدبینی مردم به نظام باشیم.
کاش روزی برسد که همه چیزمان رو باشد و شفاف باشیم
کاش روزی برسد که تکلیف و جایگاه و حد و حدود هرکس و هر نهاد و هر سازمان در این کشور مشخص باشد
کاش متولی افشای تخلفات، نهادهای مسئول باشند نه افکار عمومی
کاش مجازات مجرمین فدای برخی مصلحتبینیهای سیاسی نباشد
تا واژههای مقدسی چون خدمت، اخلاق و عدالت بازیچه جریانات سیاسی نشوند