برزخ سیاسی - اصلاحات

برزخ سیاسی - اصلاحات

سامانه
برزخ سیاسی
[93/7/7] نظر() / برچسب ها: /نویسنده: علی صیاد

 

مدتی قبل خاطره‌ای از آقای هاشمی رفسنجانی نقل شد که بسیار عجیب بود! نقل این خاطره، مؤیدی بود برای حرف‌های دیگری که جسته گریخته از شخص مورد خطاب ایشان شنیده می‌شد. البته بلافاصله همانطور که توقع می‌رفت حامیان ایشان مجددا اعلامیه‌های امضا شده و انتشار نشریه را پیش کشیدند...


این‌که شخصی در انقلاب نبوده باشد، سهمی نداشته باشد، با شکنجه و زندان بیگانه باشد؛ به تنهایی مجوز تخطئه نیست. شاید ترسیده، شاید بوده و دیده نشده، شاید مجاز نمی‌دانسته و شایدهای دیگر... این‌که شخصی در جنگ تحمیلی سهمی نداشته باشد هم همین‌طور. به هزار و یک دلیل ممکن است در انقلاب و جنگ ساکت بوده باشند ولی در حال حاضر برای انقلاب مفید باشند. نمی‌توان به صرف در حاشیه بودن کسی او را از عرصه‌های کنونی هم کنار گذاشت. مشکل، کسانی هستند که نبوده‌اند ولی مدعی هستند که بوده‌ایم یا کمرنگ بوده‌اند و مدعی هستند پررنگ بوده‌ایم!

هم‌اکنون بحمدالله شخصیت‌های تأثیرگذار در انقلاب زنده‌اند و سینه‌شان پر است از خاطراتی که نقل هر کدام از آن‌ها می‌تواند برای جوانان راهگشا باشد. خاطراتی از آقای هاشمی نقل شده که یک پای آن خاطرات، رهبری بوده است. تعجب می‌کنم در زمان حیات ایشان جرأت می‌شود مطالبی به رخ کشیده یا مخفی شود. در خاطره اخیر، اگر کلام آقای هاشمی خطاست، تعجب می‌کنم چطور در زمان حیات رهبری به راحتی نسبتی به شخصی می‌دهند و اگر صحیح است و شخص مورد نظر مبارزه با شاه را حرام می‌دانسته تعجب می‌کنم چطور جرأت پاسخ‌دهی می‌کنند. با این اوصاف، نمی‌دانم در سالیان بعد، وقتی که شخصیت‌های مؤسس انقلاب نیستند چه اتفاقاتی در انتظارمان است. شاید انقلابیون اصیل منافق جلوه داده شوند و منافقین،‌ انقلابی؛‌ هرچند در حال حاضر هم شاهدیم... من نمی‌دانم حرف‌های آقای هاشمی در نهادهای امنیتی مستند است یا خیر؛ که اگر مستند نباشد در آینده حال و روز بدی در انتظارمان است و اگر عنایت الهی نباشد معلوم نیست انقلاب به کجا برود.

در این‌گونه مسائل، سخت است نظر دادن و قضاوت کردن ولی برداشت خود من با همین اطلاعات مختصری که در فضای مجازی منتشر شد، صحیح بودن خاطره آقای هاشمی‌ست. هیچ‌کس نتوانست منکر حرف آقای هاشمی بشود و دفاعیاتی که بود تقریبا بی‌ربط به جلسه منزل آقای قدوسی بود. کاش می‌شد این مسائل را از شخص رهبری سؤال کرد ولی حیف که بخاطر ملاحظات و سعه صدر ایشان و بنایشان در جذب نیروها، بعید است جواب روشنی دریافت شود.

وقتی چیزی را به هم تشبیه می‌کنند دلیل نمی‌شود در همه شئونات مثل هم باشند. مثال می‌زنم، وقتی شخصی به درخت تشبیه شد، قد بلند او مورد نظر بوده است نه این‌که وی مانند نباتات تغذیه می‌کند و تنه و ریشه و برگ و شاخه دارد! وقتی شخصیتی به شهید مطهری تشبیه شود باید دید کدام صفت در شهید مطهری غلبه داشته است. تا آن‌جا که من بی‌سواد خبر دارم شهید مطهری به خاطر حضور حماسی‌اش در مقابل فرق، جریانات و مکاتب عصر خود شهره شده است. شهید مطهری کسی بود که به شبهات عصر خود پاسخ می‌داد و در میان نسل جوان روشنگری می‌کرد. من نشنیدم شهید مطهری لیست انتخاباتی بدهد، جبهه سیاسی‌ای را رهبری کند، کاندیدای ریاست جمهوری معرفی کند، برای کرسی‌های مجلس برنامه داشته باشد، مؤسسه‌ای تأسیس کند که برخی اغتشاشات سیاسی در قم به آن منتسب شود (به گزارش ارائه شده در مجلس)...

همه ما می‌دانیم دشمن بی‌کار ننشسته و از دهه‌های گذشته برای حال و آینده ما برنامه دارد. این‌که یک نفر رئیس جمهور شود و هشت سال با اقتصاد، سیاست، اخلاق و فرهنگ کشور بازی شود و دوست و دشمن به آن معترف شوند (در دو سال آخر) نمی‌تواند کاملا اتفاقی و منتسب به یک اسفندیار باشد. این‌که از شخص مذکور به‌گونه‌ای حمایت شود که گویا وی منتخب امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف است و بعد از گذشت چند سال وی را منتسب به حلقه‌های فراماسونری کنند نمی‌تواند کاملا اتفاقی باشد. (من نفهمیدم این جریان چطور توجیه شد و متوجه نشدم به فرمایش ایشان، نعوذ بالله امام زمان در انتخابش خطا کرده بود یا خود ایشان در انتخاب خطا کرده بودند.) این‌که از شخصی حمایت می‌شود که توان اجرایی‌اش محرز نیست و توسط شورای نگهبان رد می‌شود نشان از بصیرت والای سیاسی ندارد. این‌که بعد از گذشت چند روز، کسی جایگزین وی می‌شود که بدتر، هیچ سابقه‌ی اجرایی ندارد نشان از بصیرت والا ندارد. این‌که هزار و یک اتفاق از سوی یک شخصیت و حلقه اطرافش در عرصه‌های گوناگون سیاسی مشاهده می‌شود نمی‌تواند بدون دخالت دشمن باشد (هرچند با هزار واسطه).

با مشاهده این موضع‌گیری‌ها، این خاطرات و این‌گونه تحرکات سیاسی که اشاره شد نمی‌توانم بپذیرم موضع‌گیری سرسختانه طیف مذکور علیه دولت فعلی بدون دخالت دشمن باشد؛ طیفی که متأسفانه صدای رسایی هم دارند و تریبون‌های مختلفی به طور مستقیم و غیر مستقیم در اختیارشان هست.

خدا نکند که مصلحت‌های بزرگ فدای مصالح کوچک‌تری شوند. کاش می‌شد مؤسسین انقلاب با صراحت لهجه تکلیف خیلی از جریانات و اشخاص مبهم را روشن می‌کردند که جوانان امروزی در میان برزخ بی‌اطلاعی حیران نباشند و بدتر از بی‌اطلاعی، بازیچه نشوند. این یک خواهش است، یک تقاضاست، یک آرزوست...

 


facebook
توضیح شما
توضیح شما
توضیح شما
آماربازدید
بازدید امروز: 55
بازدید دیروز : 219

بازدید کل : 162420

آرشیو

 

آخرین مطالب ارسالی

 

وبگاه تحلیلی اصلاح طلب