[93/8/14] نظر() / برچسب ها:
انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی(ره) در سال 57 پیروز شد. با این پیروزی، شیعه موفق به تشکیل حکومتی مستقل شد و تصمیم گرفت روی پای خود بایستد.
آیا الان میتوانیم بگوییم خوب عمل کردهایم؟ می توان گفت پاسخ، مثبت است. از ابتدای تشکیل این نظام، دشمنیها شروع شد و تا اکنون ادامه پیدا کرده است. شاید برای برخی، مورد پذیرش نباشد ولی من معتقدم بدخواهان این نظام بدشان نمیآید مردم ایران از گرسنگی یکدیگر را تکه پاره کنند! یعنی به قدری بر این کشور فشار آوردهاند که بعید است جز ما، کسی تاب و توان تحملش را داشت. فتنههای بسیار و مصیبتهای سنگینی را از اول انقلاب شاهد بودهایم ولی امروز نه کشور متلاشی شده و نه مردم گرسنگی میکشند. هر روز صبح از خواب بیدار میشویم و نانی تهیه میکنیم و در آرامش میل میکنیم. به سر کار میرویم و به امور رسیدگی میکنیم. عصر، در کنار خانواده به آرامش میرسیم و شب، در امنیت کامل به خواب میرویم. میتوان گفت با آن حجم عظیم دشمنیها خیلی وضع خوبی داریم ولی اینها برای ما خیلی کم است. لیاقت مردم ایران خیلی بیش از اینهاست. رفاه اجتماعی باید بهگونهای باشد که هیچ بیماری غصه دارو و درمان نداشته باشد، هیچ جوانی ترس از ازدواج نداشته باشد، هیچ خانوادهای حسرت مسکن مناسب نداشته باشد و هیچ توانمندی، غصه شغل را نخورد. کشور ایران که به لطف خدا از چهار فصل برخوردار است نباید مشکل کشاورزی و دامداری داشته باشد. مردم ایران که از بهره هوشی بالایی برخوردارند نباید مشکلی در پیشرفتهای تکنولوژی و زمینههای تخصصی داشته باشند. فکر ایرانی نباید در گرو فکر غربی باشد... . وقتی به کثرت دشمنان نظر کنیم خیلی جلو هستیم ولی وقتی به توانمندیها و مواهب الهی نظر میکنیم بسیار عقب.
عامل این مشکلات در یک تقسیم بندی ساده، عوامل درونی و بیرونی هستند که روی سخن این یادداشت، عوامل بیرونی هستند.
عوامل بیرونی که همان دشمنان باشند تا حدی قابل کنترلاند. باید بپذیریم که در این دنیا، تنها هستیم. کشورهای عراق، سوریه و لبنان نه تنها کمک ما نیستند بلکه محتاج ما هم هستند و اگر ایران نبود معلوم نبود چه بلایی سر آنها آورده بودند.
از طرف دیگر، اینگونه هم نیست که تمام کشورها دشمن ما باشند بلکه بسیاری از کشورها به دنبال تأمین منافع خود هستند و در روابطشان نگاه ایدئولوژیک ندارند. هنر ما در این است که با سیاست، شر دشمنان بیرونی را کم کنیم و رابطه خود با کشورهای غیر دشمن را تقویت کنیم.
کشورهایی که دشمن ما هستند هم در درون خود مشکلاتی دارند. اینطور نیست که ملت آمریکا یکپارچه بر علیه ما بوده و تمام اروپاییان تشنه به خون ایرانی باشند. آن سیاستمدار غربی که بر علیه ایران اقدام میکند نیاز به پشتیبانی مردم خود دارد. اگر سیاستمدار ایرانی بتواند با عملکرد خود نگاه تودههای مردمی را به ایران عوض کند پیروز میدان است. وقتی شر کشورهایی که در حال حاضر قدرتهای مادی دنیا را در اختیار دارند کم شد رابطه با همه کشورها آسان میشود.
شاید ایران و ایرانی بتواند به دور خود حصاری کشیده و با موهبتهای الهی که در اختیارش است امورات خود را بگذراند ولی این شیوه با هیچ منطقی جور در نمیآید. حکومت شیعه باید آنچنان در امور مادی و معنوی پیشرفت کند که تمامی مردم دنیا استحکام آموزههای شیعی را باور کنند. نباید دست روی دست گذاشت و منتظر بود تا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف تشریف بیاورند و همه امور را حل کنند، پس ما چهکارهایم؟ پس آماده سازی مقدمات فرج چه میشود؟
اگر شیعه بتواند قدرت خود را به دنیا نشان دهد آن وقت است که دلهای مردم به او متمایل میشود. اینکه ادعا کنیم ما بهترین نوع حکومت را داریم، بهترین نظریات اقتصادی را داریم، بهترین برنامه برای زندگی بشریت را داریم ولی برای رفع مشکلات عادی خودمان عاجز باشیم نه تنها در گسترش شیعه موفق نبودهایم بلکه موجبات وهن مذهب را هم فراهم کردهایم. وقتی نتوانیم با دنیا ارتباط برقرار کنیم، نهایت چیزی که در ذهن مردم دنیا شکل بگیرد، کشوری مثل کره شمالیست.
و اما رفع شر دشمنان چگونه است؟ برخی میگویند قدرتهای بزرگ در حال سقوطند و نباید با آنها مذاکره کرد. آمریکا که گفته میشود در حال سقوط است در حال حاضر چه موقعیتی در دنیا دارد؟ اروپا چطور؟ آیا میتوانیم تا چند دهه دیگر صبر کنیم تا ساقط شوند!
با کشوری که خود را ابرقدرت دنیا میداند، کشوری که در تمامی خرابیهای دنیا نقش دارد، کشوری که میتواند مرتبا کاغذپاره صادر کند و کاغذپارههایش هم سایر کشورها را میترساند چگونه باید رفتار کرد؟ همه دوست دارند وقتی گردن کشی، عربده میکشد توی دهن او بزنند! آیا تو دهنی ما به آمریکا به این است که شعارهای بدون پشتوانه بدهیم؟ توقعی که برخی داخلیون دارند که در مقابل آمریکا مثل او حرف بزنیم صحیح نیست. وقتی همان گرگ صفتان در انظار عموم قرار میگیرند به یکدیگر لبخند میزنند و ما نمی توانیم در مقابل آنها دندان قرچه کنیم! در جهانی که آمریکا به عنوان یک نجات بخش معرفی شده است، در جهانی که به ایران مانند یک سرزمین بدوی نگریسته میشود در مجمع عمومی سازمان ملل باید طوری صحبت شود که نگاه مردم دنیا عوض شود. دشمنان میپسندند که از ایران چهرهای خشن و غیرقابل مذاکره به نمایش گذاشته شود و اگر ادبیات و رفتار مسئولین برای دلخوشی عدهای قلیل در داخل تغییر کند تنها برنده میدان دشمن است نه ایران. اگر به دست و پا زدنهای اسرائیل در حدود یکسال اخیر توجه کنید متوجه عرض بنده میشوید.
اگر میخواهیم به آمریکا تو دهنی بزنیم راهش این نیست که برای گروه مذاکره کننده 5+1 یا هر کس دیگری که ادعای ابرقدرت بودن دارد خط و نشان بکشیم. راهش این است که در همه اموری که لازمه زندگی بشر هستند اعم از مادی و معنوی آنقدر پیشرفت کنیم که ایران شیعه تبدیل به جامعهای آرمانی برای ملتها شود.
برای ارتقاء ایران و ایرانی باید لوازم و مقتضیات پیشرفت را هم پذیرفت. اگر روزگاری حضرت رسول صلی الله علیه و آله برای نجات جان مسلمانان، از یک کشور غیر مسلمان(حبشه) کمک گرفت، اگر حضرت رسول برای امنیت مسلمانان تن به صلح حدیبیه داد، اگر هزار و یک اتفاق در تاریخ پیامبر و ائمه علیهم السلام رخ داد که به مذاق ما خوش نمیآید برای این بود که یاد بگیریم اسلام با مقتضیات زمان کار دارد. شاید اگر برخی افراد که اکنون بر دولت خرده میگیرند اگر در زمان حضرت رسول بودند میگفتند چرا از یک کشور غیر مسلمان کمک گرفتید و عزت ما را زیر سؤال بردید! آیا ننگی بالاتر از این است که به مسیحیان پناهنده شویم! چرا با کفار مذاکره کرده و پیمان صلح امضاء کردید!
اگر میخواهیم برنامه سعادت بشری را در جهان نشر دهیم، راهش این است که همه دنیا ما را ببینند. ضعیف شدن روابط با کشورهای دنیا که بعد از تضعیف رابطه با مستکبران و ابرقدرتان فعلی صورت گرفته، نه عقاید شیعه را گسترش میدهد و نه رفاه مردم ایران را به دنبال دارد. ما از آمریکا و اروپا توقع خیر نداریم، بلکه قرار است شرشان رفع شود تا این کشور بتواند با سرعت بیشتری به مسیر ادامه دهد.
برای رفع شر مستکبران، باید به اقتضائات آن هم ملتزم شویم هرچند به مذاقمان خوش نیاید