فرار اسب گریزپای قدرت از دست...! - اصلاحات

فرار اسب گریزپای قدرت از دست...! - اصلاحات

سامانه
فرار اسب گریزپای قدرت از دست...!
[94/1/17] نظر() / برچسب ها: /نویسنده: علی صیاد

 «روزنامه «هاآرتص» می‌نویسد بهبود اقتصاد ایران و به رسمیت شناخته شدن این کشور از سوی قدرت‌های جهان به عنوان کشور هسته‌ای و نیروی موثر در خاورمیانه اخبار بدی برای اسرائیل به شمار می‌آیند... اگر اهمیت این تفاهمات را در یک جمله طولانی بخواهیم خلاصه کنیم، این گونه خواهد بود: رهبران ایران در ازای دریافت دو منفعت اساسی یعنی ارتقا وضعیت اقتصادی از طریق لغو تحریم‌های بین‌المللی و تقویت موقعیت ایران در منطقه، با توقف تلاش برای دستیابی به بمب موافقت کرده‌اند. از دیدگاه اسرائیل، اخبار خوب این است که پروژه هسته‌ای ایران حداقل یک دهه تحت نظارت قرار خواهد گرفت. در حال حاضر، به نظر می‌رسد در طول این مدت، شانس ایران برای تولید سلاح هسته‌ای به شدت کاهش می‌یابد. اما خبر بد برای اسرائیل این است که اقتصاد ایران که به خاطر تحریم‌ها و قیمت پایین نفت آسیب دیده بود، نه تنها به سرعت بهبود می‌یابد بلکه ایران در دو مسئله‌ای که به آن نیاز داشت، از سوی قدرت‌های جهانی به رسمیت شناخته شده است. نخست اینکه اکنون این قدرت‌ها پذیرفته‌اند ایران یک کشور هسته‌ای است و دوم اینکه قبول کرده‌اند ایران نیروی است که در خاورمیانه باید بر روی آن حساب کرد.»


اخبار داغ هسته ای ایران در  این روزها حکایت از اهمیت بسیار زیاد موضوع برای همه کشورها دارد. اما در داخل عده ای خوشحالند و عده ای هم ناراحت که مواردی را به ناراحتان عرض می کنم:

با توجه به اینکه ملاک حضرات در خوب بودن یا بد بودن، سر و صدای خارجیون است، نتیجه می گیریم شما باید خوشحال باشید چون اسرائیل ناراحت است! تموم شد رفت...

اگر از ناراحتی و دلواپسی کاسته نشده عرض کنم:

باتوجه به مواضع سران کشورهای حامی صهیونیست، به نظر می رسد دغدغه اصلی آنها از گیر دادن به ما، جلوگیری از دست یافتن ایران به سلاح هسته ای بوده است در حالی که ما ادعا می کنیم هیچ برنامه ای برای ساخت بمب اتمی نداشته، نداریم و نخواهم داشت. وقتی اقدامات نظارتی آنها ناظر به ممانعت از ساخت بمب باشد، در نظارتهایشان چه چیزی از ما کم می شود و چرا باید از اقدامات نظارتی نگران باشیم و سبب دلواپسی شما چیست؟ خب بیایند هرچقدر دلشان می خواهد به فعالیت صلح آمیز ما نظارت داشته باشند. مسائلی از قبیل جاسوسی و ... هم همیشه وجود داشته و در نهایت وظیفه نهادهای امنیتی را سنگین تر می کند و مسأله ای نیست که اصل نظارت را زیر سوال ببرد. البته بنده هم دوست داشتم ایران ابرقدرت جهانی بود و هیچکس جرأت نمی کرد حرفی از نظارت بزند ولی چه کنیم که نیست و به هر دلیل اقتصادی یا... نظام تصمیم به مذاکره گرفته و طبیعتا زیر بار لوازم آن هم رفته است.

باتوجه به اینکه به زعم غربیون، برخی اقدامات صلح آمیز ایران با نیت تسلیحاتی انجام شده و به همین دلیل خواستار ایجاد محدودیت در آن هستند دو حالت پیش می آید:

حالت اول اینکه این محدودیت ها مانع از رفع نیازهای ما نیست. یعنی می توانیم همانقدر که مصرف داریم، سوخت تولید کنیم که در این صورت هیچ چیز از ما کم نشده و طرف غربی با توهم جلوگیری از فعالیت نظامی ایران الکی خوشحال شود. در این حالت علت دلواپسی شما مشخص نیست. یعنی مشخص نیست چرا شما علاقه به تولید بیش از نیاز دارید و اگر ما همینجوری الکی اورانیوم غنی کنیم به چه دردمان می خورد!

حالت دوم اینکه این محدودیت ها مانع رفع بخشی از نیازهای ماست که در این صورت باید ببینیم در مقابل چه به دست می آوریم. اگر با پذیرفتن این محدودیت ها و با تحمل مقداری خسارت، تحریم ها برداشته شوند و اوضاع اقتصادی بهبود یابد می توان گفت برنده بوده ایم. ولی اگر ارزش آنچه به دست می آوریم کمتر از محدودیت ها باشد خسارت می بینیم. اما این حالت بسیار دور از ذهن به نظر می رسد چرا که انرژی هسته ای در حال حاضر به مرحله ای نرسیده است که صرفه اقتصادی آن با صنایع دیگر برابری کند. از سوی دیگر، مذاکرات تحت اشراف مسئولین ارشد نظام کنترل شده و زیر بار خسارت رفتن توهم به نظر می رسد.

 از سوی دیگر ممکن است منفعت اقتصادی مورد نظر مذاکرات نباشد و سیاستی کلان باشد که توسط نظام در نظر گرفته شده است. در این صورت عمرا عزیزان دلواپس عمق مسأله را درک کنند و به همین دلیل عمرا در جریان مسائل قرار داده شوند. ممکن است اصلا نظام تصمیم بگیرد به دلیل مصلحت بسیار مهمی بی خیال یک صنعت با تمام عرض و طولش شود که به مسئولین رده پایین و گروه های سیاسی دخلی ندارد! در این صورت دلواپسی شما هر قدر هم زیاد شود و هر قدر تهمت و افتراء به دولت بزنید فقط کارنامه خود را سیاه تر کرده اید.

شاید هم توافق نهایی حاصل شود و شما متوجه شوید بیش از خطوط قرمز عائدمان شده و در دل شرمنده شوید البته به روی خودتان نخواهید آورد. و یا اینکه طرف غربی زیر بیانیه بزند و بخواهد امتیازات کمتری بدهد که احتمالا مذاکرات مثل سریال دولت قبل کش خواهد آمد.

و یا اینکه اصلا توافق نشود و همه چیز همانطور بماند که بوده. در این حالت حداقل چهره ایران در نظر مردم جهان کمی بهتر از آنچه رسانه های غربی انعکاس می دادند شده و اینکه ایران را مقصر معرفی کنند کمی سخت می شود. هرچند مشکلات اقتصادی بسیار است ولی الحمدلله از گرسنگی نمرده ایم و داریم زندگی مان را می کنیم. که البته برنده نهایی این بازی کاسبان تحریمند که شاید اوضاعشان بهتر از قبل هم بشود. در این صورت شاید بتوان حدس زد علت برخی مخالفت های کنونی را!


در آخر عرض کنم تهمت هایی که از ناحیه برخی داخلیون نثار آقای روحانی و ظریف می شود ساده لوحانه به نظر می رسد. فرض می کنیم رهبری از این گروه حمایت نکرده اند یا فرض می کنیم اینها بی خبرند! ولی عقل سلیم می گوید ممکن نیست در مسأله ای ملی، ضرر و منفعت کشور توسط یک وزیر تعیین شود. بدون نظارت، بدون مشورت، بدون تعیین حد و حدود اختیارات و بدون دستور مقامات ارشد نظام چند نفر را اعزام کنند و بگویند هرچه خواستی ببر و بدوز. اینکه توان گروه مذاکره کننده چقدر باشد و قدرتش در اجرای دستورات به چه میزان باشد به دولت ها و اشخاص باز می گردد ولی تصور چک سفید امضاء داشتن که از فحوای کلمات برخی پایداریون به ذهن می رسد کمی کودکانه است! به نظر بنده همانطور که احتمالا گروه ناتوان قبلی مأمور به عدم رسیدن به نتیجه بودند (دانسته یا ندانسته)، گروه توانمند فعلی مأمور به رسیدن به نتیجه مد نظر نظام هستند. نتیجه مد نظر نظام هم هرچه باشد، تصمیم بزرگان است نه یک بازی سیاسی میان افراد مشکوک الحالی که به نظر می رسد چون اسب زین شده قدرت از دستشان می گریزد دلواپسند! خدا هدایتمون کنه...


 


facebook
توضیح شما
توضیح شما
توضیح شما
آماربازدید
بازدید امروز: 19
بازدید دیروز : 57

بازدید کل : 156413

آرشیو

 

آخرین مطالب ارسالی

 

وبگاه تحلیلی اصلاح طلب