علی صیاد - اصلاحات

علی صیاد - اصلاحات

سامانه
فاسدترین دولت تاریخ
[93/11/3] نظر() / برچسب ها: /نویسنده: علی صیاد

می گن جیب یه نفر رو زده بود و داشت فرار می کرد. دید اوضاع خرابه و همه دنبالش می دون، شروع کرد به داد زدن: دزد، دزززززد...

ادامه مطلب...

شوخی جدی!
[93/10/29] نظر() / برچسب ها: /نویسنده: علی صیاد

 

بسم الله

سلام مجدد. چند روز قبل با یکی از دوستان پارسی بلاگی کمی شوخی کردم. از اتاق فرمان اطلاع می‌دن این دوست عزیز پاسخی به مطلب بنده فرموده‌اند :)

اینکه چرا مطلب نوشته شد، چرا آقایان زیباکلام و مطهری انتخاب شدند، آیا بنده موضعی راجع به حقایق یا اباطیلی که در کلام این اساتید محترم بود دارم یا خیر، و این‌که آیا پاسخ‌های آقای احسانی درست هستند یا خیر رو بی خیال می شم که کلام طولانی نشه ولی در دو موضوع رابطه با آمریکا و حصر مختصری توضیح می‌دم. ادامه مطلب...

شوخی پارسی بلاگی
[93/10/18] نظر() / برچسب ها: /نویسنده: علی صیاد

 

به یاد ایام گذشته، گشت و گذاری در پیام رسان برای تفنن خوب بود! از میان نظرات، کامنت‌های آقای احسانی نیا توجهم را جلب کرد. با اجازه تصمیم گرفتم با این دوست عزیز منتقد، کمی شوخی کنم. مناظره‌ای خیالی را فرض کنیم بین برخی اساتید و این دوست عزیز در شهر مقدس قم. ادامه مطلب...

روحانی مچکریم
[93/10/17] نظر() / برچسب ها: /نویسنده: علی صیاد

آقای روحانی! محمود خان کشور را در حالی تحویل گرفت که در بهترین شرایط بعد از انقلاب قرار داشت و مخروبه تحویل داد. شما مخروبه تحویل گرفتید و تلاش می کنید شرایط را بهتر کنید. نتیجه چه شود را نمی دانم ولی تلاشتان قابل تقدیر است. ادامه مطلب...

فرق تو و آن ها چیست؟
[93/10/11] نظر() / برچسب ها: /نویسنده: علی صیاد

ادعای دلسوزی برای مردم حرفیست که در قوطی هر عطاری پیدا می شود. از نانوایی که درد مردم در دلش قلمبه شده و چانه نان را کمتر می گیرد تا شکم مردمی که در خانه اش زندگی می کنند را پر کند تا وزیر و وکیلی که بار سنگینی مسئولیت قولنجشان را بدجوری شکسته که نخاعشان عن قریب است از دهانشان بیرون بزند! این وسط آن کس که سر و صدایش بیشتر از همه به گوش می رسد اهالی رسانه اند. چه آنکه در رسانه ملی به عشق مردم، عرق می ریزد و چه آن کس که از نان شب زن و بچه اش زده و شب و روز در دفتر روزنامه دود چراغ می خورد که حرف حق را بخاطر مردم عربده بکشد.

در میان این همه عشق و دلسوزی و حق طلبی و مردانگی و صداقت و نیت خالص، خوب است کمی هم وجدان داشته باشیم!! آنکس که پی حرف حق باشد، آن را بگوید حتی اگر خوشایندش نباشد و آنکس که پی لقمه نانیست کمی وجدان می تواند آرام بخشی برای حلقومش باشد که کمتر حرف بزند.

مطلبی که باعث شده کمی دلپیچه بگیرم و این ایام امتحانی بیایم سر شما را درد بیاورم انعکاس خبر نهم دی در برخی روزنامه های اینوری ست!

رسانه محترم! من نمی دانم چپ یا راست بودنت را نسبت به مدار گرینویچ می سنجند یا با شاقول بنایی. ولی هرجا که هستی، مدعی بد بودن آن طرفی ها هستی. هم من می دانم و هم شما که در گذشته دروغ های بسیار شنیدیم و موج سواری های بسیار دیدیم. ولی هر اتفاقی که افتاده باشد بالاخره مردم در نهم دی تظاهرات میلیونی داشتند. حالا شما بیا و بگو این تظاهرات در دفاع از شخص خاص نبوده، در دفاع از نظام نبوده و بگو به عشق امام حسین علیه السلام بوده، خب بگو... چرا الان سرت را در لاکت فرو کردی؟ مگر نمی گویی مردم برای صیانت از حرمت سیدالشهدا علیه السلام بیرون آمدند. چرا با تحلیل خودت واقعه را روایت نمی کنی؟ در اینجا سکوتت به چه معناست؟ ما که می دانیم در چند سال پیش در مقابل چه خیانت های بسیاری سکوت کردند، در مقابل چه ظلم هایی سکوت کردند، چه بسیار حقیقت ها که مکتوم ماند... تو چرا با سکوتت جار می زنی که از همان قماشی؟ یعنی نهم دی 88 هیچ ارزش خبری نداشت که آن را انعکاس دهی؟

اگر می گویی وقایع 88 آنطور که روایت می شود نبوده، ولی نمی توانی منکر شوی که چندماه کشور در تلاطم بود. اگر آنها می گویند سران فتنه دو نفر بودند و تو می گویی  کسان دیگری مقصر بودند باز هم نمی توانی انکار کنی که کشور ضربه خورد. همه در باعث و بانی  فتنه اختلاف دارید نه در آشوبی که به وجود آمد. خب چه شد که اوضاع آرام گرفت؟ همان اوضاع افتضاحی که می گویی دولت وقت باعثش بود چطور آرام شد؟ اگر با هرج و مرج در کشور موافق نیستی پس دست هرکس که آشوب را آرام کرده باید ببوسی. فتنه 88 را هر طور که تحلیل کنی، باعثش را هر کس که معرفی کنی، علت خروج مردم را هر گونه که تبیین کنی... حضور مردم، درمان درد 88 شد؛ نه چپ و نه راست. چرا این حضور مردم را تقدیر نمی کنی؟ گیرم برخی خواستند برای اثبات خودشان و برای تخریب دیگران نهم دی را پررنگ کنند! این نقاشی زیبای مردمی همه اش رنگ است و اگر کسی خواست مصادره اش کند حنای خودش بی رنگ می شود. گیرم عده ای چند روزی بوقی گیرشان آمد و جار و جنجالی به راه انداختند، تو چرا حق را جار نزدی؟

فرق تو و آن ها چیست؟


سیاست و گروکشی مقدسات
[93/8/16] نظر() / برچسب ها: /نویسنده: علی صیاد

فرمودند: «برخی جریان‌های سیاسی بدانند این مملکت، مملکت عاشورا و مملکت حسین(ع) است و نمی‌توانند در همدستی با آمریکا به اهداف خود برسند و به دنبال سازش باشند، با سازش کردن با یزید که اقتصاد درست نمی‌شود، اینجا مملکت قمر بنی‌هاشم (ع) است، اینجا جبهه امام حسین (ع) است ما کربلا را جهانی کردیم بعد انتظار دارید در مملکتی که قمر بنی‌هاشم (ع) دست خود را در کربلا از دست داد ما بخاطر اقتصاد و معیشت با آمریکا و یزید زمان دست بدهیم و بیعت کنیم؟» ادامه مطلب...

چرا مذاکره؟
[93/8/14] نظر() / برچسب ها: /نویسنده: علی صیاد

 

انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی(ره) در سال 57 پیروز شد. با این پیروزی، شیعه موفق به تشکیل حکومتی مستقل شد و تصمیم گرفت روی پای خود بایستد.

آیا الان می‌توانیم بگوییم خوب عمل کرده‌ایم؟ ادامه مطلب...

درسی از عاشورای ایران
[93/8/14] نظر() / برچسب ها: /نویسنده: علی صیاد

روز عاشورا، چند ساعتی در خیابان‌ها بودم. روز جالبی بود! در این چند ساعت فقط در دو نقطه پلیس دیدم و اصلا نیاز به حضور پلیس نبود. هرکسی راه خودش را می‌رفت و نه تصادفی در کار بود و نه از آن بوق‌های ممتد گوش خراش خبری. از مسیر خط ویژه که عبور کردم نه کسی چراغی زد، نه پلیسی دست به قبض شد؛ حتی بعضی چراغ قرمزها هم خاموش بودند. شهر شلوغ بود ولی مسافری بی وسیله نمی‌ماند. کسی در خانه‌اش پخت و پز نمی‌کرد ولی کسی گرسنه نماند. هر کسی را می‌دیدی یا به عزاداری می‌رفت یا بر می‌گشت، یا برای عزاداران غذا می‌پخت یا با چای داغ پذیرایی می‌کرد. شهر یکپارچه بود و همه مثل هم، همه همرنگ هم...

 


این وضع را وقتی می‌توان مشاهده کرد که رسیدن به هدفی والاتر از منافع شخصی و حزبی بر یک جامعه حاکم شود؛ یعنی زمانی که منافع شخصی رنگ ببازد و منفعت کل جامعه هدف بشود. اگر در صف غذای نذری امام حسین علیه السلام به کسی غذا نرسید، غصه نمی‌خورد چرا که می‌داند غذای نذری به عزادار دیگری رسیده است یعنی کسی که همرنگ اوست و در خط او. وقتی هدف آحاد جامعه پیشرفت کشور باشد، نه پست و مقام ارزش دارد و نه امکانات رفاهی و مادی. چرا که می‌دانم آن‌چه به من نرسید، قسمت شخص دیگری شده است تا در همان هدف مقدس صرف کند. هیچکس به دنبال سهم خواهی نیست و می‌دانم اگر در مقام و جایگاهی نیستم، برادرم جای مرا پر کرده تا کشورم را به پیش ببرد.

ولی امان از زمانی که منافع شخصی و حزبی به میان بیاید...

 


شیخ حسن هیچی نگو
[93/8/9] نظر() / برچسب ها: /نویسنده: علی صیاد

روزی روزگاری ملّای بی‌سواد از خدا بی‌خبری در دهی زندگی می‌کرد. شبانگاه، روبه از همه جا بی‌خبری به خانه ملّا زد و پیر مرغ لنگی بدزدید. فردا ملا اعلام کرد گوشت روبه حلال است! مردم او را بگفتندی ملّا! گفته بودی حرام است. گفت آن‌چه حرام است گوشت روباه است نه روبه. بدینسان نسل روبه از آن حوالی منغرض شد تا خانه‌ی او امن بماند...

جناب آقای روحانی! یه چیزایی توصیه می‌کنم آویزه‌ی گوش کن. درست است شما روحانی هستی و مدتی علوم دینی خواندی ولی دلیل نمی‌شود در حکومت داری از اسلام دم بزنی! مگر اسلام دستورات حکومتی دارد که پای اسلام را وسط می‌کشی؟ تاریخ، سنت، سیره و... اینا برای بالای منبره عزیز دلم نه برای حکومت.

کی گفته امام حسین علیه السلام قبل از عاشورا با عمر سعد مذاکره داشته؟ اصلا کی گفته امام برای جلوگیری از جنگ اقدامی کرده؟ حسن جان، از همون اول بنا بر کشته شدن و اسارت بوده. چرا درس نمی‌خونی؟

حالا گیرم همچین اتفاقاتی هم افتاده باشه شما باید بگی؟ عزیز من، از کل تاریخ اسلام همون چند ساعت روز عاشورا برای ما مهمه نه چیز دیگه‌ای. اصلا ایران باید کلا کربلا بشه یعنی شما باید بری با کفش بکوبی توی سر وزرای خارجه مستکبران بعدشم توی بلندگو بگی کاست هلو، کاست هلو، سی دی زردالو و وقتی برگشتی ایران یه بمب اتم از روسیه عزیزدلم، قربونش برم، فدایی داره... بخری و بزنی توی انگلیس. شما باید تلاش کنی افغانستان و فیلیپین و قطب جنوب و شمال و کلا کل دنیا با ایران دشمن بشن تا عزتمان حفظ شود. باید همه مردم ایران کشته بشن تا ما عزیز بشیم. اصلا شما چکار داری به تاریخ پیامبر و تاریخ اهل بیت؟ کار رو بسپر به دست حمید و محمود و حاج حسین و... خودشون همه مشکلات رو حل می‌کنن. کاری می‌کنن اصلا بشری توی ایران زنده نمونه که مسکن بخواد و شغل و از این چیزای کثیف دنیایی! ما باید همه مردم ایران رو اینطوری ببریم بهشت...

 

شیخ حسن جان هیچی نگو بشین سر جات اصلا چکار به دستورات دینی داری؟ اگه گفتن جاسوس هستی و اگه یه موقع گفتن تاریخ اسلام تحریف می‌کنی و... خودت می‌دونی ها! اگه همینطوری پیش بری یه موقع گوششت رو حلال می‌کنن می‌خورنت ها! از ما گفتن بود...


بورسیه های بدون آزمون و مردودی کیهان
[93/8/3] نظر() / برچسب ها: /نویسنده: علی صیاد

کیهان: «پس از ماه‌ها جنجال و تهمت و افترا پیرامون 3772 دانشجوی دکتری بورسیه شده در دولت دهم، وزارت علوم با صدور اطلاعیه‌ای تنها 36 نفر از بورسی شدگان را به علت ارائه اطلاعات نادرست، مشمول لغو بورس، قطع تحصیل و بازگرداندن هزینه‌های پرداختی وزارتخانه دانست!» ادامه مطلب...

« مطالب جدیدتر
مطالب قدیمی‌تر »


facebook
توضیح شما
توضیح شما
توضیح شما
آماربازدید
بازدید امروز: 301
بازدید دیروز : 33

بازدید کل : 161848

آرشیو

 

آخرین مطالب ارسالی

 

وبگاه تحلیلی اصلاح طلب